Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تیرماه دو سال قبل خانواده زن ۳۵‌ساله‌ای به نام مریم او را به بیمارستان رساندند و مدعی شدند این زن خودکشی کرده است. دختر زن جوان به مأموران گفت مادرش مسموم شده است. او ادعا کرد مادرش به دلیل اختلافات خانوادگی دست به خودکشی زده است. اعضای خانواده متوفی به این ادعا‌ها بسنده نکرده و علیه مرد جوانی به نام سینا هم اعلام شکایت کردند و مدعی شدند سینا باعث این خودکشی بوده و مریم را تشویق کرده است از این راه استفاده کند تا خانواده‌اش را راضی به طلاق کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پزشکان با معاینه زن جوان اعلام کردند این زن جان خود را از دست داده و ساعاتی نیز از مرگش می‌گذرد، اما به نظر نمی‌رسد او با سم خودکشی کرده باشد. به‌این‌ترتیب جسد به پزشکی قانونی منتقل و سینا نیز برای بازجویی احضار شد. این جوان به مأموران گفت: من هیچ وقت به مریم نگفتم خودکشی کند، من او را دوست داشتم و این حرف دروغ است او از سوی خانواده‌اش به‌شدت تحت‌فشار بود. او با شوهرش اختلاف داشت و این اختلاف باعث شده تا خودکشی کند و من اصلا در جریان این مسئله نبودم.

این در حالی بود که پزشکی قانونی بعد از بررسی دقیق اعلام کرد زن جوان خودکشی نکرده بلکه به قتل رسیده و علت مرگ نیز فشار بر عناصر حیاتی گردن و انسداد مجاری تنفسی او است. این در حالی بود که خانواده مریم همچنان اصرار داشتند او خودکشی کرده و مسبب خودکشی هم سینا است.

تحقیقات دراین‌باره ادامه داشت تا اینکه بعد از چندین روز بازجویی در نهایت پدر مریم به قتل اعتراف کرد. او ادعا کرد به دلیل رابطه‌ای که دخترش با سینا داشت، او را کشت. این مرد گفت: دخترم مدتی بود که با شوهرش درگیری داشت و درخواست طلاق داده بود. او زن خانه‌داری بود و وقتی از ما خواست برای طلاق کمکش کنیم، قبول نکردیم و گفتیم باید به این زندگی ادامه بدهی و نمی‌شود به خاطر یک اختلاف خانه‌ات را ترک کنی. مدتی بعد متوجه شدیم دخترم وکیل گرفته است.

او برای جدایی مصمم بود. دو دختر بزرگ داشت و یکی از دخترانش دانشجو بود و ما از اینکه در این موقعیت جدا شود، خیلی ناراحت بودیم؛ تا اینکه چند روز قبل جوانی با من تماس گرفت و گفت: من عاشق دخترتان هستم و می‌خواهم با او ازدواج کنم، مانع ازدواج ما نشوید.

آن فرد گفت من دخترت را خوشبخت می‌کنم، او حالا خوشبخت نیست و شوهرش اذیتش می‌کند و تو هم این موضوع را می‌دانی. من برایش وکیل گرفتم تا جدا شود، تو هم سنگ‌اندازی نکن. من وقتی این حرف‌ها را شنیدم، خیلی ناراحت شدم. با اینکه دامادم از این موضوع اطلاع نداشت، اما نمی‌توانستم این بی‌آبرویی را تحمل کنم؛ چون دامادم از اقوام نزدیک من بود و نمی‌توانستم جدایی آن‌ها را برای فامیل توجیه کنم.

متهم گفت: به خانه دخترم رفتم با او جرو‌بحث کردیم و من هم او را خفه کردم.

هرچند در ظاهر گفته‌های این مرد با واقعیت هم‌خوانی داشت، اما بازپرس قانع نشد؛ چراکه همسایه‌ها گفته بودند صدای جرو‌بحث شدید از خانه شنیده می‌شد و فردی که وارد خانه شد هم مردی جوان بود. دختر مقتول دوباره مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: من و خواهرم می‌دانستیم مادرم با کسی رابطه دارد و بار‌ها به مادرم گفتیم از این کارش دست بکشد، اما قبول نمی‌کرد. هرشب با پدرم جروبحث داشتند و در خانه درگیری بود. مادرم طلاق می‌خواست و پدرم طلاق نمی‌داد. ما هم به پدرم نمی‌گفتیم که چرا مادرم طلاق می‌خواهد. چون می‌ترسیدیم. اما آن روز پدرم سرکار بود و ما از او شکایتی نداریم.

در ادامه ظن مأموران به برادر مقتول رفت و او را بازداشت کردند. بعد از انجام بازجویی‌های طولانی مرد جوان به قتل خواهرش اعتراف کرد و گفت: به خانه خواهرم رفتم تا به او بگویم ما فهمیده‌ایم او با کسی رابطه دارد و از او بخواهم برای حفظ ابروی خانواده به این رابطه ادامه ندهد. به من گفت این زندگی من است و به شما ربطی ندارد. من می‌خواهم طلاق بگیرم و شما کمکم نکردید و من خودم وکیل گرفتم. سر این موضوع باهم جروبحث کردیم خواهرم فریاد می‌زد من از ترس اینکه همسایه‌ها متوجه شوند چه اتفاقی افتاده است، جلوی دهان خواهرم را گرفتم، اما او یک‌دفعه روی زمین افتاد. اصلا نفهمیدم چه شد. با پدرم تماس گرفتم و بعد تصمیم گرفتیم بگوییم او خودکشی کرده است و او را به بیمارستان ببریم، اما بعد مأموران فهمیدند و پدرم هم به قتل اعتراف کرد تا من درگیر نشوم؛ چون من در آستانه ازدواج بودم.

متخصصان با بررسی وضعیت روانی متهم اعلام کردند او به دلیل عذاب‌وجدان شدید دچار افسردگی شده و دارو‌هایی که در زندان تجویز می‌شود برای او کافی نیست و مرد جوان باید در بیمارستان بستری شود. او مدتی نیز در بیمارستان بستری شد و بعد از بهبودی نسبی دوباره به زندان بازگشت. هرچند اولیای دم در نامه‌ای رضایت کامل خود را اعلام کردند و خواستار آزادی متهم شدند، اما دادگاه قرار بازداشت را تغییر نداد. در نامه‌ای که اولیای دم به دادگاه نوشتند، گفتند پسر خانواده برای حفظ آبرو دست به قتل زده و هیچ‌کس از اعضای خانواده از او شاکی نیست و درخواست کردند او را که جوانی در آستانه ازدواج بوده است، آزاد کنند.

متهم با قرار بازداشت در زندان است و به‌زودی در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه می‌رود.

 

منبع: شرق

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اخبار حوادث قتل خودکشی کرده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۷۹۸۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است

روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.

پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.


پدرم می‌دانست

چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز می‌گوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....


۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...



دیگر خبرها

  • نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
  • برگزاری بیش از ۱۵ هزار ملاقات بین فرزندان طلاق و والدین در سال ۱۴۰۲
  • برگزاری ۱۵هزار ملاقات بین فرزندان طلاق و والدین در سال ۱۴۰۲
  • حمله عجیب روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه: پیـام پنهان دارد | از بعد نمادین روزها غفلت نکنید!
  • همایش پیاده روی خانوادگی با حضور ۵۰۰ خانواده فریدونشهری
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه : کم کم می خواهند شنبه را به روز اصلی تعطیل تبدیل کنند/ اینکه گفته می شود باید با دنیا هماهنگ شویم یک پیام پنهان دارد
  • ۲۳ درصد پرونده های مشاوره طلاق در مازندران منجر به ساز شد
  • همایش بزرگ پیاده روی خانوادگی در چهارمحال و بختیاری